سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/12/15
9:38 صبح

انتخابات یا رفراندوم

بدست روح اله ریاضی در دسته

توضیح: این مقاله بارها دچار ویرایش شده است.(آخرین ویرایش ساعت 13 پانزدم اسفند)

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که دائما در روزهای منتهی به انتخابات توسط رسانه های رسمی و برخی مسئولین به آن دامن زده می شود ، تبدیل انتخابات به رفراندوم رای به نظام است.

این روند که متاسفانه تبلیغات زیادی هم روی آن صورت می گیرد، به حدی پر دامنه است که حتی بسیاری از دوستان و اهل اندیشه را نیز به تعبیر من به غلط می اندازد. و تعبیرات خنده داری مانند این که :«انتظار از مردم خوب ما این است که هرجا گله ای از مسئولان شان دارند آن را با موضوع مهم انتخابات و مشارکت در آن دخیل نکنند، چرا که حضور در انتخابات یک تکلیف شرعی است و نباید کوتاهی افرادی مثل قالیباف به پای نظام و این موضوع مهم نوشته شود.» از رسانه ملی و توسط افرادی که خودشان را معتدل می دانند ، به کرات مطرح می شود.

در صورتی که این رادیکال ترین تعبیری است که در مورد انتخابات به کار می رود و اگر چه در کوتاه مدت می تواند چند درصدی بر روی میزان شرکت کنندگان تاثیر بگذارد، ولی ناگفته پیداست که در بلندمدت، به ضرر همین نظام خواهد شد.اما چگونه این ضرر به وقوع می پیوندد؟

1- همان گونه که در فرآیند انتخابات هر فردی به بررسی گزینه های موجود و سپس انتخاب بهترین های آنان می پردازد، اصل شرکت در رای گیری هم می تواند یک انتخاب باشد و چه بسا از دید نویسنده این سطور به قطع و یقین یک انتخاب است و ممکن است در نظر فردی هیچ کدام از گزینه ها ،لایق رای دادن نباشند و حداقل های او را تامین نکنند.برای توضیحات بیشتر و بهتر به این یادداشت مراجعه کنید.

2- در کنار آنکه هر فردی ممکن است به دلیل عدم اعتقاد به نظام در انتخابات شرکت نکند، دلایل بسیار دیگری مانند فرصت نکردن، به وجود آمدن یک کار حساس در روز انتخابات، مناسب ندانستن گزینه های موجود و ... وجود دارد که ممکن است یه عدم شرکت فردی در انتخابات بیانجامد.در صورتی که با تبدیل انتخابات به رفراندوم، تمامی این افراد به مخالفان نظام تعبیر خواهند شد.

3- همچنین رای دادن یک نفر می تواند دلایل بسیاری داشته باشد که فقط یکی از آنها رای به نظام است.این مساله در شهرستان ها و مناطق دورافتاده بیشتر وجود دارد و مسایلی مانند خواسته ها و رقابت های محلی نقش تاثیرگذاری در حضور مردم در انتخابات دارد.اینکه مدام به مردم القا کنیم که این رای شما ،رای به نظام است می تواند در دراز مدت آنها را به انفعال بکشاند و وارد حوزه ای در تصمیم گیری شوند که ظرفیت آن را هنوز ندارند و برای همین رفتاری از آنها سر بزند که نتوانیم تحلیل اش کنیم.

4- کار بی معنایی به عنوان رای سفید دادن، در کشور ما مطرح می شود.شبیه آنچه در مجلس با رای ممتنع دادن به برخی وزرا صورت می گیرد که معنی اش چندان مشخص نیست. و صرفا با همین مصلحت سنجی ها و توجیهات رفراندوم گونه قابل تعبیر است.رای سفید یعنی هیچ کدام از کاندیداهای موجود، از نظر من رای دهنده صلاحیت نداشتند.

5- فرض کنید در انتخاباتی که به نظر من چندان دور هم نیست، میزان مشارکت مردم به پایین تر از 50 درصد برسد.در آن صورت با تعبیری که دوستان می کنند، اکثریت ملت به نظام رای نداده اند و این یعنی خودمان دستی دستی مقبولیت مان را زیر سوال می بریم.کاری که حتی در دموکراتیک ترین کشورهای دنیا هم انجام نمی شود (تا آنجا که من می دانم)و آنها رای در انتخابات را به مثابه رای به نظام نمی دانند و اگر حتی به تعبیر ما مشارکت در انتخابات در آن کشورها 25 درصد هم باشد، از نظر آنان به معنی آن نیست که 75 درصد مردمشان، آن نظام را قبول ندارند.(این یادداشت را بخوانید)

6- در صورت پایین آمدن زیر 50 درصدی مشارکت مردم، یک عده طبیب نابلد هم به عرصه خواهند آمد که به مانند انتخابات اخیر، می خواهند با عددسازی میزان مشارکت را بالا نشان بدهند. و وقتی گندش در می آید به دروغ هایی از این سنخ دچار می شوند.

7- انتخابات مهمترین عرصه ای است که مردم ما می توانند آنچه می خواهند را به گوش حاکمان برسانند.اما با تبدیل آن به رفراندوم، از یک طرف در صورت مشارکت مورد نظر حاکمان، آنان به خود غره شده و دیگر به خواسته های مردم بی توجه می شوند.از سوی دیگر هم، مردم در گفتن صریح حرف شان به تردید می افتند و رفتاری از خودشان بروز می دهند که گویای حرف واقعی شان نیست.

8- همچنین انتخابات بهترین راه برای اصلاح و جلوگیری از انباشته شدن خواسته ها و افزایش نارضایتی است. با استدلال های بی منطق، این فرصت را از خودمان می گیریم و راه اصلاح را می بندیم، هیچ نظامی از عملکرد مسئولانش منفک نیست و مگر انتقادهای ما از آمریکا به عملکرد دولتمردان آنها بر نمی گردد؟ پس چگونه به مردم توصیه می کنیم که عملکرد غلط مسئولان را به حساب کل نظام نگذارند؟ اصلا می شود یکی لطف کند و بفرماید این نظام جدای از مسئولین اش یعنی چه و نظامی که فقط شعار باشد و توی کتاب ها، چه دردی از مردم دوا خواهد کرد؟

9- تعبیر رفراندوم گونه از انتخابات منتقدین و معترضین به روند موجود را به رفتار تند و رادیکالی سوق می دهد.چه بسا افرادی باشند که اگر چه منتقد وضع موجود هستند اما تعدادی از نامزدهای موجود را دارای صلاحیت نمایندگی بدانند ، اما با تعابیر رسمی ما، از شرکت در انتخابات امتناع می ورزند و چه بسا در دفعات گذشته فریب این روش را خورده باشند، اما به تدریج است که تابوها در ذهن آدمی می شکند.حتما حکایت آن پدری را شنیده اید که فرزندش به زندان افتاد و تا نیمه های شب تلاش می کرد که او را از زندان بیرون بیاورد که موفق نشد.فردایش که با او تماس گرفتند و گفتند بیا تا کار ات را ردیف کنیم، پاسخ داد که می خواستم همان یک شب در زندان نباشد و زندان افتادن برایش عادی نشود، که شد.... وقتی ما عدم شرکت در انتخابات را تبدیل به ذنب لایغفر می کنیم و انقدر زشت جلوه اش می دهیم ، ممکن است این هراس و تعابیری چون دشمن پشت دروازه بودن ها تعدادی را به عرصه بیاورد، اما آن روز که همین افراد به دلایلی در انتخابات شرکت نکنند و این عدم شرکت آن گونه که ما تلقین می کردیم برایشان بد جلوه نکند، آن روز است که این استراتژی کوتاه مدت، در بلندمدت به نتیجه عکس خود منجر می شود.

10-تبلیغ بیش از حد بر رای به نظام بودن حضور در انتخابات آموزش معکوسی به مردم می دهد که اگر به هر دلیلی خواستید روزی مخالفت تان را با نظام یا بخشی از آن نشان دهید، انتخابات بهترین گزینه است و من بخشی از تبلیغ زیادی که در رسانه های خارجی مبنی بر عدم شرکت در انتخابات می شود را معلول همین نگاه افراطی داخلی می دانم.انتخابات اگر چه روندی سیاسی است ولی سیاست زده شدن آن سخن دیگری است.

11- از نظر من در یک نظام مردم سالار، انتخابات یک لطف و یا فرصتی نیست که نظام در اختیار مردم اش قرار داده باشد .انتخابات یک حق است؛ حق تعیین سرنوشت، و برای همین نباید با فریب و یا تحریک احساسات، مردم را از این حق طبیعی شان محروم کنیم.